15/4/92-19/4/92
آیه نورانی این هفته :
یقدم قومه, یوم القیامة فأوردهم النار و بئس الورد المورود.
سوره ی مبارکه ی هود,آیه ی 98
سلام به دوستان همراه و صمیمی و کسانی که اینجا سر میزنن.
انشا اله که همگی سلامت و رو به راه باشید و زندگی بر وفق مراد!
ماه بندگی خدا و عاشقی با محبوب! هم از راه رسید و ویژه ویژه به همتون تیبریک میگم.
انشا اله که خداوند توفیق بده که ازین ماه نهایت استفاده رو ببریم و بتونیم بندگی کنیم تو این ماه.
بنده باشیم و بندگی کنیم.
این هفته آخرین برنامه کسی صدام میزنه س برای قبل از ماه مبارک...
پس این پست هم آخرین پست برای قبل از ماه مبارکه...
به امید خدا ادامه ی برنامه و ادامه ی پست ها بعد از ماه رمضان.
خدا میدونه که خیلی دلم تنگ میشه این مدت...انشا اله که این یک ماه با برکت و زود بگذره و باز هم
برنامه رو بشنویم و کلی حال و هوا عوض کنیم.
خوب ...
موضوع این هفته درمورد آمادگی و آماده شدن بود...
و به خاطر شروع ماه مبارک رمضان که مسلمأ بدون آمادگی نمیشه به استقبال این ماه عزیز رفت
بهانه ی خوبی شد تا درمورد آمادگی و آماده شدن صحبت بشه...
بیشتر میخوام درمورد حال و حوای ماه مبارک اگه نظری دارید کامنت بذارید که مطمئنم
نظرات دلنشینی خواهند بود...
برنده ی مسابقه ی این هفته هم آقای اکبر رحمن پور بودن که بهشون تبریک میگیم ...
ادامه ی پست در ادامه ی مطلب...
بخشی از دعای امام سجاد (ع) به هنگام دخول ماه مبارک رمضان
1: ستایش مخصوص خداست که به حمد خود ما را هدایت فرمود و گردانید ما را
شایسته ی حمد خویش تا از سپاسگزاران وی و شاکران احسان او باشیم
که باز بر آن شکرگزاران پاداش نیکوکاران را به ما عطا کند.
2 : و ستایش می کنم خدای متعال را که ما را به دین خود برگزید
و مخصوص گردانیده به آیین خویش و به راه احسان خود راهنمایی کرد
تا سالک شویم به لطفش در راه بهشت رضوانش؛
چنان حمدی که از ما بپذیرد و راضی شود از ما به وسیله آن.
3 : و ستایش,خدای را که قرار داد از آن طریق یکی را ماه خود؛ماه رمضان که ماه
روزه گرفتن و ماه اسلام است؛ماه پاکیزگی و ماه آزمایش و
ماه قیام اهل ایمان؛«ماهی که خدا در این ماه
برای هدایت خلق و برهان اهل ایمان و تشخیص راه حق از باطل,قرآن نازل گردید».
4 : و بدین جهات شرافت این ماه را بر سایر ماه ها پدیدار ساخته بر پایه ی احترام های فراوان
و فضیلت های آشکار روشن نمود؛ازین رو حرام کرد آنچه را که حلال بود در ماه های دیگر
به واسطه ی تعظیم آن ماه و در آن,خوردنی ها و آشامیدنی ها را منع کرد
برای گرامیداشت آن و برای آن,زمان مشخصی که تعیین شده که اجازه نفرمود ایزد متعال که
پیش انداخته شود و نمی پذیرد که از آن وقت به تأخیر افتد.
5 : دیگر آن که برتری بخشیده شبی از شب های این ماه را بر
هزار ماه و آن شب را شب قدر نام نهاد«آمدند فرشتگان و
روح اعظم در آن برای تعیین کلیه امور الاهی» با سلام و برکت تا طلوع فجر صبح
از آسمان بر آن کس که مشیت ازلی خدا خواسته,برای انجام حکم حتمی الاهی.
6 :پروردگارا!بر محمد و آل پاکش درود فرست و الهام فرما به ما معرفت و تفضیل و جلال و احترامات
این ماه را و توفیق به حفظ آنچه در این ماه حرام کردی و ما را به روزه داشتن
آن با نگهداشتن اعضا از گناهانت و به کاربردن آنچه در این ماه تو را خشنود سازد تا هیچ به گوشهایمان
سخن لغو نشنویم و چشمان ما به جانب لهو و لعب نشتابد.
7 : تا آن که دراز نکنیم دستهایمان را به جانب کاری ممنوع و قدم برنداریم به راهی ناروا و
هرگز شکم را از غیر لقمه ای که حلال گرداندی؛پر نسازیم و تا زبان جز به سخنی
که معین کردی,نگشاییم و رنج بیهوده نکشیم در عملی؛جز آنچه ما را به ثواب تو نزدیک سازد و
فرانگیریم عملی؛جز آنچه از عقاب تو ما را نگه دارد و خالص گردان تمام اعمال ما را از ریای
ریاکاران و شهرت طلبی شهرت طلبان تا شریک نکنیم در آن کسی را با تو و مراد
و مقصودی جز تو نداشته باشیم.
.......................
مرور صحبت های آقای تقی پور
آمادگی داشتن و آماده شدن برای موضوعی که هنوز وقت و موعدش نرسیده نشون میده که ما از همین حالا به
فکر یه ساعت بعد و یه روز بعد و یه ماه و یه سال و ده سال آینده ی خودمون هستیم.این آینده نگری توی وجود
ما کار هیچ بخش و عضوی نیست الا عقل و خرد.
شاید بگید که آخه آینده نگری کجاش کار عقله؟!باور کنید مورچه ها هم از همین الان به فکر زمستون شون
هستن.توی همین گرمایی که ما داریم عرق می ریزیم,اونا هم قطعأ دارن عرق می ریزن و دارن براش مهیا میشن.
ضمن احترام کامل به این اعتراض و این جمله معترضه ی احتمالی شما, کاری که مورچه ها انجام میدن از روی
غریزه س.خدا چون در خونه ی عقل و خرد رو برای اونا بسته غریزه شون رو پر و پیمونتر از ما آدما قرار داده
ولی تلاش ما آدما برای کسب آمادگی, کار غریزه نیست.کار همون عقل دور اندیشه,نشون به این نشون که امیر
المومنان امام علی (ع) هم فرمودند:آمادگی و مهیا شدن توی کارها از دور اندیشیه.
آمادگی داشتن و آماده بودن اولین خاصیتی که داره اینه که استرس از آدم میگیره.اصلأ یکی از چیزایی که باعث
میشه تا حادثه ای دلهره آور و ترسناک جلوه کنه همون آمادگی نداشتنه.حالا اون حادثه ی ناگهانی و یه دفعه ای
ممکنههر چیزی باشه.مثلأ امتحان کلاسی بدون اطلاع استاد و معلم یا یه مهمون سرزده یا اومدن بازرس یا
مهم تر از همه "مرگ"
بعضی ها بر خلاف خیلی از ماها هیچ وقت از مرگ و مردن و رفتن نمیترسن.دلیلش هم واضحه,چون حساب و
کتابشون صافه و همه جوره هم مهیاس.
درست مثل مادر بزرگامون که همیشه ی خدا خونه شون مرتب و جارو کشیده بود.اگه صدتا مهمون ناخونده هم
داشت باک شون نبود.میگفتن قربون قدم همه شون؛بعضی ها با مرگ همین قدر رفیقن.
تا همین چند وقت پیش روی بعضی از تابلو های تبلیغاتی توی پایتخت,نوشته شده بود که زلزله اتفاقی کاملأ
طبیعی ست,آماده نبودن غیر طبیعی ست.واقعأ حرف حساب جواب نداره.
حادثه ی طبیعی اسمش روشه,اون چیزی که غیر طبیعی و غیر عادیه اینه که ما حواسمون به این حادثه ی
طبیعی نباشه و خودمون رو براش مهیا نکرده باشیم.چون در غیر این صورت به جای نفرین کردن به دست
طبیعت و تقدیر,سیل,زلزله و طوفان باید خودمون رو نفرین و سرزنش کنیم.
آدمی که دشمن داره و میدونه که دشمن داره,اگه با خوش خیالی برای مصاف با دشمن خودش آماده نشه,
هر بلایی که سرش بیاد حقشه!البته این جوری که آیه های قرآن میگن ,دشمن دو جوره:
بعضی از دشمنا,دشمن بیرونی ان؛یعنی از بیرون برای آدم شاخ و شونه میکشن و چنگ و دندون نشون میدن.
دشمنای بیرونی اگه ببینن ما همه جوره حواسمون جمعه و ساز و برگمون مجهزه,خوب یواش یواش دشمنی
از سرشون میوفته.
چون می بینن به صرفه شون نیست با ما در بیوفتن.حتی شاید بعد از مدتی دست دوستی هم به سمت ما
دراز کنن.چون بالاخره دشمن بیرونی هم نسبت به ما دنبال منافع خودشه.اگه احساس کنه که از دوستی
با ما منافع بیشتری گیرش میاد,خوب کم کم تغییر موضع نشون میده.
آفتاب هیچ وقت منتظر ما نمیمونه تا از خواب بیدار بشیم.ما همواره و همیشه در محضر خداییم و مهمون خداییم
و سر سفره ی خود خدا نشستیم.هر لقمه و هر کاری که از دستمون برمیاد هم از لطف خداست.اما نزدیک
داریم میشیم به ماه ویژه ی مهمونی خدا که دیگه به معنی واقعی و اخص میزبان خود خدای بزرگ و مهربونه.
ولی این مهمونی که به این سادگیا نمیشه از کنارش گذشت چقدر آماده ایم؟
اون جوری که آیه های قرآن میگن دشمن دوجوره,یه دشمن بیرونی داریم یه دشمن درون.
دشمن بیرونی اگه ببینه ما همه جوره آماده ایم و زورش به ما نمیرسع یواش یواش دشمنی از سرش میوفته ولی
دشمن درون یا همون نفس و شیطان وسوسه گر درونی به این سادگیا دست بردار نیست.یعنی تاحالا نفس وسوسه
گر هیچ کسی باهاش حاظر به آشتی کردن و کوتاه اومدن نشده.باور کنید!
برای همین هم هست که اسم مقابله با دشمن بیرونی شده جهاد اصغر ولی اسم مقابله با دشمن درونی که توی
وجود خود ماهاس شده جهاد اکبر.
اگه آماده شدن برای مقابله با دشمن بیرونی یه مقدار سختی داشته باشه,آمادگی برای مواجهه با دشمن درونی
صد برابر سخت تره.
یکی از خوبی های آمادگی داشتن و مهیا بودن برای مقابله با دشمن اینه که جلوی جنگ و دعوا رو میگیره
وسط دعوا و جنگ هم که حلوا خیر نمیکنن.پس آماده بودن ما باعث میشه که جنگ و دعوا با همه ی تلخی ها
وگرفتاری هاش منتفی بشه.
اتفاقأ خدا توی سوره ی انفال دست گذاشته روی همین خاصیت و خوبی آماده بودن و آمادگی.
اولش فرموده: همواره خود را آماده نگه دارید تا دشمن ازتون بترسه و حساب ببره.
بعدش هم بلافاصله توی آیه ی بعدی فرموده:توی اون شرایط اگه دشمن ترجیح داد با ما از در دوستی وارد بشه
شما هم حاضر به آشتی باشید.
آماده نبودن ما بقیه رو به طمع می اندازه که به سمت امنیت و آرامش ما دست درازی بکنن.اما آماده بودن ما
دشمنی ها رو تبدیل به آشتی میکنه.
اگه یه مدت به کتاب های سر طاقچه دست نزنیم,وقتی بری دوباره سراغشون می بینی که یه لایه نازک
از گرد و غبار روی اونا رو پوشونده.دل ما هم بی شباهت نیست به همین کتابای روی طاقچه.اگه از احوالش
غافل بشیم,اگه سر و صداهای بیرون ما رو به خودشون مشغول کنن,غبارهای غفلت و فراموشی,این
آینه ی دوستداشتنی و زلال دلمون رو مکدر میکنن.فرصتی که داره پیش میاد,فرصت خیلی خوبیه برای
اینکه یه کم به خودمون برسیم.یه فرصت برای اینکه سراغی از اون آینه هه بگیریم و گرد و غبارش رو
بتکونیم.
آینه ی دل,هزار هزار بار از جام جم و آینه ی اسکندر دیدنی تره.باهاش میشه خدا رو دید.
چی از خدا و جمالش قشنگ تره و چشم نواز تره؟
.........
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه, بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
سلام فاطمه جان خوبی؟
طاعات وعبادات قبول
دلم تنگ شده بود واست خیلیییییییییییییییییییییییییی